چهارشنبه ۷ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۲۰:۳۱
یک لیوان چای داغ٬ نوشته‌های حامد قدوسی

ارج و قرب سوراخ دعایی

Share/Save/Bookmark
کد مطلب: 1177
 
 
این سال‌ها زیاد بوده که یک کار هنری (فیلم یا تئاتر) ایرانی را اصلا دوست نداشته باشیم ولی بفهمیم که در سطح جامعه سوپراستار به شمار می‌آید. نمونه‌ اخیرش تئاتر «خاطرات جامه‌دار ...» بود که به نظر من تقریبا از هر جهت ضعیف و در مواردی مضحک بود، از دیالوگ‌های تصنعتی و غیرمتناسب با زمان واقعه گرفته تا بازی‌ها. در نهایت تعجب بعدا فهمیدیم که این تئاتر عملا از نظر خیلی‌ها شاه‌کار به حساب می‌آمد.

وقتی استدلال طرف‌داران این نوع آثار را دنبال می‌کنیم معمولا به خلاصه‌ای از این جنس می‌رسیم که «البته درست است که «بازی و صحنه و دیالوگ و خط داستان و الخ ضعیف بود» ولی خب مردم در چهره شخصیت یا اتفاق ایکس در تئاتر، فلان واقعه یا شخص امروزی را می‌دیدند و همین کافی است تا خیلی به‌شان بچسبند.».

در واقع این استدلال در طرف‌داری از آثار هنری می‌‌گوید که جزییات کار آن‌‌قدر هم مهم نیست، همین که یکی از ابعاد کلیات درست باشد اثر هنری جذاب به شمار خواهد آمد. آن تفنگ روی دیوار که  در اصول داستان‌نویسی می‌گویند حتما باید یک جای قصه شلیک شود وگرنه ضعف نویسنده است، در این فضا می‌تواند تا آخر روی دیوار باشد و به کسی هم برنخورد.

وقتی دقت می‌کنیم این شیوه ارزش‌گذاری محدود به آثار هنری نیست و به حوزه‌های دیگر هم بسط پیدا کرده است. استاد علوم سیاسی با کیفیت مقالات و کتاب‌ و پژوهش‌هایش نیست که سنجیده و مطرح می‌شود، بل‌که کافی است سخن‌رانی‌های شجاعانه‌ای کرده باشد. استاد اقتصاد با دقت و اعتبار و منطق حرف‌هایش ارزیابی نمی‌شود بل‌که همین که نامه‌‌های متفاوتی نوشته باشد یا وبلاگ خوبی داشته باشد به ستاره تبدیل می‌شود.

استاد جغرافیا با درجه تند بودن حرف‌هایش در برنامه تلویزیونی برجسته می‌شود، وزیر با کیفیت عمل‌کردش ارزیابی نمی‌شود بل‌که با حرف‌هایی که در تلگرام می‌نویسد محبوب می‌شود و الخ. خیلی از این‌ موارد البته خصوصیات مثبتی هستند و در جای خود فضیلت به حساب می‌آیند. ولی وقتی جای فضیلت‌های دیگر (از جمله دقت در جزییات و کیفیت) را هم می‌گیرند و افراد را از آن‌ها بی‌نیاز می‌کنند به معضل تبدیل می‌شوند.

اسم این نوع ارج و قرب گذاشتن را شاید بشود «سوراخ دعایی» نامید. جامعه‌ای که اوتادش را این طور انتخاب می‌کند عملا علامت می‌دهد که به جای عرق ریختن و دود چراخ خوردن و سر و کله زدن با جزییات سخت، سوراخ دعا را در کار خودتان پیدا کنید و به آن بچسبید، شهرت و اعتبار به دنبالش خواهد آمد