دوشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۲۳:۲۸
حسین راهداری / کارشناس ارشد مالی و تحلیلگر بازارها

تاثیر سقوط قیمت نفت بر بازار ارز

نفت ارزان چه برسر تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان می‌آورد؟
Share/Save/Bookmark
کد مطلب: 438
 
دلیل سقوط قیمت نفت هر چه باشد، حالا نفت ارزان واقعیت است. نفت مانند خون در رگ‌های اقتصاد دنیا جریان دارد و به همین دلیل کاهش شدید قیمت آن، تبعات زیادی برای کشورهای مختلف و اقتصاد آنها خواهد داشت. در کل به نظر می‌رسد نفت ارزان، خبر خوبی برای کشورهای واردکننده نفت و در مقابل خبر بدی برای کشورهای تولیدکننده نفت باشد، به خصوص آنها که بی‌فکرانه بودجه خود را با دلارهای نفتی متورم کرده‌اند و حالا در میانه بحران کاهش درآمدهای نفتی گرفتار شده‌اند. در این مقاله سعی شده است اثرات سقوط قیمت نفت بر بازار ارز کشورهای صادرکننده و واردکننده نفت مورد توجه قرار گیرد.
اثرات سقوط قیمت نفت بر ارز کشورهای صادرکننده نفت
کشورهای صادرکننده نفت دو دسته هستند. یک دسته آنها که بودجه‌های خود را با دلارهای نفتی تامین مالی می‌کنند مانند ایران، روسیه، نیجریه، ونزوئلا و کشورهای حاشیه خلیج فارس و دسته دیگر کشورهایی هستند که سعی کرده‌اند بودجه خود را از درآمدهای نفتی مصون نگه دارند مانند نروژ. اما هر دو گروه از کاهش قیمت نفت متاثر می‌شوند.

در مورد دسته اول، کاهش قیمت نفت به طور مستقیم بودجه‌های وابسته به دلارهای نفتی این کشورها را تحت فشار قرار می‌دهد و منقبض می‌کند. با کاهش درآمد این کشورها، دولت‌های این کشورها نیاز به صرفه‌جویی و کم کردن هزینه‌ها دارند که این سیاست سبب ایجاد رکود اقتصادی می‌شود. پس کاهش قیمت نفت، به طور غیرمستقیم سبب رکود اقتصادی کشورهای این دسته می‌شود. در این شرایط، دولت‌های این کشورها برای تعدیل عرضه و تقاضای دلار در بازار و پوشش کسری بودجه، نیاز به افزایش قیمت رسمی دلار در بودجه دارند. در ضمن برای جلوگیری از گسترش فضای رکودی در اقتصاد، عموماً این کشورها نیازمند اتخاذ سیاست‌های انبساطی پولی هستند. هم افزایش قیمت دلار و هم افزایش سیاست‌های انبساطی پولی، به معنای کاهش ارزش ارز این کشورهاست.

به همین دلایل، سقوط ارزش روبل روسیه کاملاً مشخص است. روسیه، بودجه‌ای به شدت وابسته به نفت دارد و در ضمن زیر تیغ تحریم‌های آمریکا و اروپا قرار گرفته و این، مشکلات روسیه را دو چندان کرده است. عدم چشم‌انداز توانایی تامین ارز بازار داخلی، افزایش قیمت ارز برای پوشش بخشی از کسری بودجه و نیز خروج سرمایه دلایلی هستند که روبل روسیه را دچار کاهش ارزش کرده‌اند. البته روبل روسیه دو هفته پیش نه کاهش ملایم که سقوط آزاد را تجربه کرد که بخشی از سقوط ارزش آن در هفته گذشته، با اعمال کنترل بر سرمایه و نیز اقدامات دیگر جبران شد. اما فشار کاهشی همچنان بر روبل باقی است.

ریال ایران نیز آرام‌آرام در هفته‌های اخیر کاهش قیمت داشته است. ایران مانند روسیه دو مشکل دارد: کاهش قیمت نفت و تحریم‌ها. تنها تفاوت ایران با روسیه در این است که ایران اوج تحریم‌ها را گذرانده است و اقتصاد ایران در شرایط تحریم به تعادل نسبی رسیده است و دولت ایران عقلانیت و توانایی بهتری برای کنترل بازار ارز دارد. با این حال، در پاسخ به کاهش قیمت نفت، قیمت دلار در بودجه رسمی سال ۱۳۹۴ افزایش یافت که به همین دلیل افزایش حدود ۱۰‌درصدی قیمت دلار در بازار آزاد نیز دور از انتظار نبود. اما کاهش بیشتر ارزش ریال ایران بستگی به روند مذاکرات و نیز برآورده شدن اعداد بودجه سال آتی دولت دارد. رقم حدود ۷۰ دلار در هر بشکه برای نفت در بودجه سال ۱۳۹۴ ایران، با توجه به روند فعلی بازار نفت، غیرواقع‌بینانه است و اگر برآورده نشود، سقوط بیشتر ریال نیز محتمل خواهد بود.

سقوط ارزش نایرای نیجریه و بولیوار ونزوئلا نیز در همین راستا و دلایل ذکر‌شده برای ریال ایران و روبل روسیه قابل توجیه است.
اما در میان دسته اول، ارزهای کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس وضعیت ثابتی داشته‌اند. احتمالاً به دلیل اینکه، این کشورها ذخایر خوبی برای حمایت از ارزهای خود در اختیار دارند، بتوانند برای مدتی طولانی این وضعیت را حفظ کنند. با وجود اینکه نفت ارزان برای همه این کشورها که بودجه‌های به شدت وابسته به نفت دارند، خبر بسیار دردناکی است، اما به نظر می‌رسد این کشورها ملاحظاتی سیاسی در کاهش قیمت نفت دارند که حاضرند بابت این اهداف سیاسی، هزینه گزافی را بپردازند.

در مورد دسته دوم در کشورهای صادرکننده نفت، سقوط قیمت نفت، فضای کسب‌وکار این کشورها را تحت تاثیر قرار می‌دهد، به این دلیل که بسیاری از کسب‌وکارها به طور مستقیم و غیرمستقیم به صنعت نفت وابسته هستند. در ضمن فشار مالی بر این صنایع در اثر کاهش قیمت نفت، سیستم بانکداری و بازار بدهی این کشورها را نیز تهدید می‌کند. راه‌حل دولت‌ها برای این مشکلات نیز اتخاذ سیاست‌های انبساطی است که به معنای کاهش ارزش پول است.
با این مقدمه، کاهش ارزش دلار کانادا دور از انتظار نبود. کانادا اقتصادی وابسته به نفت و کسب‌وکارهای نفتی دارد.

کاهش قیمت نفت نگرانی‌های ناشی از رکود در این کشور را که در سال گذشته نیز مطرح بود، به شدت تقویت کرده است. نفت ارزان و احتمال رکود نیز به طور طبیعی بحث بر سر اتخاذ سیاست‌های انبساطی را جدی‌تر می‌کند که این به معنای کاهش ارزش دلار کاناداست. همین اتفاق هم رخ داده است و دلار کانادا در دو هفته گذشته، حدود سه درصد در برابر دلار آمریکا افت داشته است. اما جالب‌ترین کاهش ارزش ارز در میان صادرکنندگان نفت، مربوط به کرون نروژ است. بودجه نروژ اتکایی به نفت و دلارهای نفتی ندارد، اما تبعات رکودی کاهش قیمت نفت، دامن نروژ را نیز گرفت. بانک مرکزی نروژ بسیار سریع دست به کار شد و به رکود احتمالی در این کشور پاسخ داد و دو هفته قبل، نرخ بهره کرون نروژ را از ۵/۱ درصد به ۲۵/۱ درصد کاهش داد. به همین دلیل، در دو هفته اخیر، کرون نروژ کمترین نرخ‌های دو دهه اخیر را در برابر کرون سوئد و ارزهای دیگر ثبت کرده است.

اثرات نفت ارزان بر ارز کشورهای واردکننده نفت
مسلماً نفت ارزان، سبب می‌شود فشار هزینه‌ای بر بودجه کشورهای واردکننده نفت و نیز کسری تجاری آنها کاهش یابد. در ضمن صنایع این کشورها نیز به دلیل نفت ارزان، از منافع کاهش هزینه‌ها برخوردار می‌شوند که در مجموع می‌تواند به رونق اقتصادی این کشورها کمک کند. با وجود تمامی این اثرات مثبت اقتصادی برای کشورهای واردکننده نفت که می‌توانست به افزایش ارزش ارزهای این کشورها منتهی شود، اما برعکس، تاکنون ارزهای اکثر این کشورها به شدت افت داشته‌اند.

دلیل عمده و اصلی کاهش ارزش ارزهای کشورهایی مثل هند، اندونزی، برزیل، ترکیه، و اقتصادهای نوظهوری مانند اینها، افزایش ریسک ورشکستگی روسیه و زنده شدن خاطرات بحران مالی دهه ۹۰ شرق آسیاست. در آن زمان، بحران ابتدا از تایلند شروع شد و به سرعت دامن بسیاری از کشورهای شرق آسیا را گرفت و در نهایت حتی منجر به ورشکستگی روسیه شد. حالا روند اتفاقات معکوس شده است. اقتصاد روسیه به دلیل کاهش قیمت نفت و تحریم‌ها به شدت تحت فشار است. روبل روسیه که دماسنج تحولات روسیه است، به شدت سقوط کرده است.

حدود ۱۵۰ میلیارد دلار از بدهی‌های روسیه در معرض نکول هستند. این اخبار آنقدر نگران‌کننده هستند که حتی بانک‌های اروپایی و آمریکایی را نیز نگران اثرات آن در اروپا و آمریکا کرده است. احتمال سرایت نکول روسیه به کشورهای دیگر آنقدر قوی شده است که تقریباً ارزهای تمامی بازارهای نوظهور تحت فشار کاهشی قرار گرفته‌اند. در شرایط عادی کشوری مثل هند که کسری تجاری عمده‌اش بر سر واردات نفت است یا کشوری مثل اندونزی که سوبسید زیادی بابت سوخت می‌دهد، باید از نفت ارزان منتفع می‌شدند و ارزهای آنها افزایش قیمت می‌یافت. اما برعکس با توجه به تحولات دیگری که اشاره شد، ارزهای هر دو کشور به شدت سقوط کرده‌اند.

در مورد یورو مساله کمی پیچیده است. نفت دو تاثیر متفاوت بر حوزه یورو و به دنبال آن بر یورو دارد. نفت ارزان اول از همه به خروج این حوزه پولی از رکود اقتصادی کمک می‌کند زیرا در کل فشار هزینه‌ای بر بنگاه‌های اقتصادی این قاره را که واردکننده انرژی است، کاهش می‌دهد. این خبر خوبی برای یورو است که می‌تواند سبب تقویت آن شود. اما در مقابل همواره قیمت سوخت که یکی از عوامل مهم ایجادکننده تورم است، کاهش یافته است.

به همین دلیل نفت ارزان، به معنای کاهش تورم در این حوزه پولی خواهد بود که تورم آن در محدوده خطر پایینی قرار دارد. تورم پایین نیز به معنای اتخاذ سیاست‌های انبساطی بیشتر در این حوزه و کاهش ارزش یورو خواهد بود. در کل در این مسابقه طناب‌کشی، در حال حاضر به نظر می‌رسد وزن تورم پایین بیشتر است. به خصوص که در صورت رخداد بحران مالی جدی در روسیه، ممکن است اقتصاد حوزه یورو از منافع نفت ارزان برای خروج از رکود اقتصادی، آنچنان که باید بهره‌مند نشود.

در مورد دلار، موضوع به شکل دیگری است. آمریکا همانند اروپا واردکننده نفت نیست اما اثرات نفت ارزان برای آمریکا تا حدودی مشابه اروپاست. نفت ارزان بر شرکت‌های بزرگ نفتی این کشور و نیز تورم تاثیر خوبی ندارد و به همین دلیل ممکن است سیاست‌های نرخ بهره پایین را طولانی‌تر کند. با این وجود، دلار در مدار رشد است از این جهت که دلار و دارایی‌های دلاری، فعلاً یکی از امن‌ترین دارایی‌های دنیا در میانه بحران‌های موجود است و اقتصاد آمریکا عملکرد بهتری به نسبت اقتصادهای دیگر دارد.

بسیاری از ارزهای دیگر که به طور سنتی نقش دارایی مطمئن را بازی می‌کنند، مانند فرانک سوئیس، یا دیگر جایی برای پارک کردن سرمایه‌ها ندارند یا مانند ین ژاپن در اثر سیاست‌های انبساطی، دیگر کارکرد دارایی امن قبلی خود را ندارند. با توجه به هماهنگی حرکت دلار قوی و طلای ارزان نیز به نظر می‌رسد هنوز دلار موقعیت بالاتری در برابر طلا دارد. تنها چیزی که می‌تواند این وضعیت را برای دلار آمریکا به هم بزند، یک بحران مالی جهانی یا سقوط بازار سهام این کشور است.